وَتَذَرُونَ ٱلۡأٓخِرَةَ
و آخرت را رها ميكنيد
Share :
وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٖ نَّاضِرَةٌ
در آن روز چهره هايي خُرَّم و شاداب هستند
إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٞ
كه به سوي پروردگار شان مينگرند
وَوُجُوهٞ يَوۡمَئِذِۭ بَاسِرَةٞ
و در آن روز چهره هايي در هم كشيده شدة ميباشد
تَظُنُّ أَن يُفۡعَلَ بِهَا فَاقِرَةٞ
[زيرا] يقين دارند كه به مصيبت كمر شكني گرفتار ميشوند
كَلَّآ إِذَا بَلَغَتِ ٱلتَّرَاقِيَ
چنين نيست، [كه شما ميگوييد]، هنگامي كه [نفس] به حلقوم برسد
وَقِيلَ مَنۡۜ رَاقٖ
و گفته شود: چه كسي است دوايي كننده [تا او را از مرگ نجات بدهد]
وَظَنَّ أَنَّهُ ٱلۡفِرَاقُ
و به يقين بداند كه اين لحظة فراق [و جدايي از دنيا] است
وَٱلۡتَفَّتِ ٱلسَّاقُ بِٱلسَّاقِ
و يك ساق [پاي او] به ساق [پاي] ديگر ميپيچد
إِلَىٰ رَبِّكَ يَوۡمَئِذٍ ٱلۡمَسَاقُ
در اين روز، سوق دادن به سوي پروردگار تو است
فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّىٰ
و [انسان گمراه] نه تصديق نمود و نه نماز خواند
وَلَٰكِن كَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ
بلكه [قرآن را] تكذيب نموده و [از ايمان آوردن] روي گردانيد
ثُمَّ ذَهَبَ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ يَتَمَطَّىٰٓ
بعد از آن با تكبر به سوي خانواده اش برگشت
أَوۡلَىٰ لَكَ فَأَوۡلَىٰ
واي بر تو پس واي بر تو
ثُمَّ أَوۡلَىٰ لَكَ فَأَوۡلَىٰٓ
باز واي بر تو پس واي بر تو
أَيَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَن يُتۡرَكَ سُدًى
آيا انسان فكر ميكند كه بدون هدف رها شود
أَلَمۡ يَكُ نُطۡفَةٗ مِّن مَّنِيّٖ يُمۡنَىٰ
آيا او نطفة از مني نبود كه [در رحم] ريخته ميشود
ثُمَّ كَانَ عَلَقَةٗ فَخَلَقَ فَسَوَّىٰ
بعد از آن خون بستة بود كه [الله] او را خلق كرد، و موزونش ساخت
فَجَعَلَ مِنۡهُ ٱلزَّوۡجَيۡنِ ٱلذَّكَرَ وَٱلۡأُنثَىٰٓ
و از آن دو زوج نر و ماده آفريد
أَلَيۡسَ ذَٰلِكَ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن يُحۡـِۧيَ ٱلۡمَوۡتَىٰ
آيا چنين [ذاتي] قدرت ندارد كه مردگان را دوباره زنده كند؟ [به يقين قدرت دارد]
هَلۡ أَتَىٰ عَلَى ٱلۡإِنسَٰنِ حِينٞ مِّنَ ٱلدَّهۡرِ لَمۡ يَكُن شَيۡـٔٗا مَّذۡكُورًا
آيا [جز اين است كه] بر انسان روز گاري گذشت، كه چيز قابل ذكري نبود
إِنَّا خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن نُّطۡفَةٍ أَمۡشَاجٖ نَّبۡتَلِيهِ فَجَعَلۡنَٰهُ سَمِيعَۢا بَصِيرًا
به يقين ما انسان را از نطفة مختلطي آفريديم، و او را مورد آزمايش قرار ميدهيم، [از اينجهت] او را شنوا [و] بينا گردانيديم
إِنَّا هَدَيۡنَٰهُ ٱلسَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرٗا وَإِمَّا كَفُورًا
به يقين ما راه را براي او نشان داديم، [و او] يا شكرگزاري خواهد كرد، و يا ناسپاسي خواهد نمود
إِنَّآ أَعۡتَدۡنَا لِلۡكَٰفِرِينَ سَلَٰسِلَاْ وَأَغۡلَٰلٗا وَسَعِيرًا
ما براي كافران غُل و زنجيرها، و آتش سوزاني را آماده كرده ايم
إِنَّ ٱلۡأَبۡرَارَ يَشۡرَبُونَ مِن كَأۡسٖ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا
همانا نيكو كاران از جامي آميخته به كافور مينوشند
عَيۡنٗا يَشۡرَبُ بِهَا عِبَادُ ٱللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفۡجِيرٗا
و بندگان [خاص] الله از چشمة مينوشند كه به هر جا بخواهند آن را جاري ميسازند
يُوفُونَ بِٱلنَّذۡرِ وَيَخَافُونَ يَوۡمٗا كَانَ شَرُّهُۥ مُسۡتَطِيرٗا
به نذر خود و فاء ميكنند، و از روزي ميترسند كه شر آن فراگير است
وَيُطۡعِمُونَ ٱلطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ مِسۡكِينٗا وَيَتِيمٗا وَأَسِيرًا
و طعام را در حالي كه [خود شان] دوست دارند، به مسكين، و يتيم، و اسير ميدهند
إِنَّمَا نُطۡعِمُكُمۡ لِوَجۡهِ ٱللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمۡ جَزَآءٗ وَلَا شُكُورًا
و [مي گويند] ما شما را فقط براي [رضاي] الله طعام ميدهيم، از شما مزد، و شكرگزاري نميخواهيم
إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوۡمًا عَبُوسٗا قَمۡطَرِيرٗا
همانا ما از پروردگار خود از روزي كه بسيار سخت و دشوار است، ميترسيم