إِنَّمَا يُرِيدُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَن يُوقِعَ بَيۡنَكُمُ ٱلۡعَدَٰوَةَ وَٱلۡبَغۡضَآءَ فِي ٱلۡخَمۡرِ وَٱلۡمَيۡسِرِ وَيَصُدَّكُمۡ عَن ذِكۡرِ ٱللَّهِ وَعَنِ ٱلصَّلَوٰةِۖ فَهَلۡ أَنتُم مُّنتَهُونَ
جز اين نيست كه شيطان ميخواهد به سبب شراب و قمار در ميان شما دشمني و كينه ايجاد كند، و شما را از ياد الله و از نماز باز دارد، پس آيا خودداري خواهيد كرد[1]؟
1- ـ كه البته بايد با شيطان مخالفت نموده و حتمًا از شراب و قمار خوددارى نماييد.
وَأَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَٱحۡذَرُواْۚ فَإِن تَوَلَّيۡتُمۡ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ
و از الله اطاعت كنيد، و از پيامبر اطاعت كنيد، و [از نافرماني] بپرهيزيد، و اگر روي گردان شديد، پس بدانيد كه [وظيفة] پيامبر ما تبليغ آشكار است
لَيۡسَ عَلَى ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ جُنَاحٞ فِيمَا طَعِمُوٓاْ إِذَا مَا ٱتَّقَواْ وَّءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ ثُمَّ ٱتَّقَواْ وَّءَامَنُواْ ثُمَّ ٱتَّقَواْ وَّأَحۡسَنُواْۚ وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِينَ
بر كساني كه ايمان آورده اند، و اعمال شايستة انجام داده اند، از آنچه كه [از شراب پيش حكم تحريم آن] خورده اند بر آنها گناهي نيست، اگر پرهيزگار بوده و ايمان داشته باشند و كارهاي شايستة انجام دهند، بعد از آن پرهيزگاري كنند، و ايمان بياورند، و باز پرهيزگاري نموده، و كارهاي نيكي انجام دهند، و الله نيكوكاران را دوست ميدارد
يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَيَبۡلُوَنَّكُمُ ٱللَّهُ بِشَيۡءٖ مِّنَ ٱلصَّيۡدِ تَنَالُهُۥٓ أَيۡدِيكُمۡ وَرِمَاحُكُمۡ لِيَعۡلَمَ ٱللَّهُ مَن يَخَافُهُۥ بِٱلۡغَيۡبِۚ فَمَنِ ٱعۡتَدَىٰ بَعۡدَ ذَٰلِكَ فَلَهُۥ عَذَابٌ أَلِيمٞ
اي كساني كه ايمان آورده ايد، هرآينه الله شما را به چيزي از شكار كه دستها و نيزههاي شما به آن ميرسد، مورد آزمايش قرار ميدهد، تا معلوم بدارد كه چه كسي در حالت نهان از او ميترسد، و هركس كه بعد از آن تجاوز كند، برايش عذاب دردناكي است
يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَقۡتُلُواْ ٱلصَّيۡدَ وَأَنتُمۡ حُرُمٞۚ وَمَن قَتَلَهُۥ مِنكُم مُّتَعَمِّدٗا فَجَزَآءٞ مِّثۡلُ مَا قَتَلَ مِنَ ٱلنَّعَمِ يَحۡكُمُ بِهِۦ ذَوَا عَدۡلٖ مِّنكُمۡ هَدۡيَۢا بَٰلِغَ ٱلۡكَعۡبَةِ أَوۡ كَفَّـٰرَةٞ طَعَامُ مَسَٰكِينَ أَوۡ عَدۡلُ ذَٰلِكَ صِيَامٗا لِّيَذُوقَ وَبَالَ أَمۡرِهِۦۗ عَفَا ٱللَّهُ عَمَّا سَلَفَۚ وَمَنۡ عَادَ فَيَنتَقِمُ ٱللَّهُ مِنۡهُۚ وَٱللَّهُ عَزِيزٞ ذُو ٱنتِقَامٍ
اي كساني كه ايمان آورده ايد، در حال احرام شكار را نكنيد، و كسي از شما كه از روي قصد، شكار را بكند، بايد همانند آن را از چهار پايان، كفاره بدهد، و دو نفر از شما كه عادل باشند كه حكم كنند، و بايد اين هدي به كعبه برسد، و يا [به جاي هدي] كفارة [بدهد] كه طعام دادن چند مسكين باشد، و يا معادل آن روزه بگيرد، [اين براي آن است كه] كيفر [عمل] خود را بچشد، الله از گذشته عفو كرده است، و كسي كه دو باره [مرتكب] آن شود، پس الله از وي انتقام ميگيرد، و الله پيروزمند صاحب انتقام است
أُحِلَّ لَكُمۡ صَيۡدُ ٱلۡبَحۡرِ وَطَعَامُهُۥ مَتَٰعٗا لَّكُمۡ وَلِلسَّيَّارَةِۖ وَحُرِّمَ عَلَيۡكُمۡ صَيۡدُ ٱلۡبَرِّ مَا دُمۡتُمۡ حُرُمٗاۗ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِيٓ إِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ
ودر حال احرام شكار دريا و خوردنيهاي آن براي شما حلال گردانيده شده است، [تا براي شما] و مسافران متاعي باشد، و شكار صحرا تا وقتي كه در احرام ميباشيد، بر شما حرام گردانيده شده است، و از [عذاب] الهي بترسيد كه به پيشگاه او حشر ميشويد
۞جَعَلَ ٱللَّهُ ٱلۡكَعۡبَةَ ٱلۡبَيۡتَ ٱلۡحَرَامَ قِيَٰمٗا لِّلنَّاسِ وَٱلشَّهۡرَ ٱلۡحَرَامَ وَٱلۡهَدۡيَ وَٱلۡقَلَـٰٓئِدَۚ ذَٰلِكَ لِتَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَأَنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٌ
الله كعبه را كه بيت الله الحرام است، و ماه حرام، و هدي، و قلائد را، وسيلة برپايي [مصالح] مردم قرار داده است، اين به خاطر آن است تا بدانيد كه الله آنچه را كه در آسمانها و آنچه را كه در زمين است ميداند، و به يقين الله به هر چيزي دانا است
ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ وَأَنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ
بدانيد كه به يقين الله شديد العقاب است، و به يقين الله آمرزندة مهربان است
مَّا عَلَى ٱلرَّسُولِ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُۗ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ مَا تُبۡدُونَ وَمَا تَكۡتُمُونَ
بر [عهدة] پيامبر وظيفة جز رساندن [پيام الهي] نيست، و الله آنچه را كه ظاهر ميسازيد، و آنچه را كه پنهان ميداريد، ميداند
قُل لَّا يَسۡتَوِي ٱلۡخَبِيثُ وَٱلطَّيِّبُ وَلَوۡ أَعۡجَبَكَ كَثۡرَةُ ٱلۡخَبِيثِۚ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ يَـٰٓأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ
[اي پيامبر!] بگو: پليد و پاكيزه با هم برابر نيستند، هرچند كه بسيار بودن پليد تو را به شگفتي وادارد، پس اي خردمندان از الله بترسيد، تا باشد كه رستگار شويد
يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَسۡـَٔلُواْ عَنۡ أَشۡيَآءَ إِن تُبۡدَ لَكُمۡ تَسُؤۡكُمۡ وَإِن تَسۡـَٔلُواْ عَنۡهَا حِينَ يُنَزَّلُ ٱلۡقُرۡءَانُ تُبۡدَ لَكُمۡ عَفَا ٱللَّهُ عَنۡهَاۗ وَٱللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٞ
اي كساني كه ايمان آورده ايد! از چيزهايی نپرسيد كه اگر براي شما آشكار شود، شما را اندوهگين سازد، و اگر از آن چيزها به هنگام نزول قرآن پرسان كنيد، براي شما آشكار ميشوند، الله از آنها عفو كرده است، و الله آمرزندة بردبار است
قَدۡ سَأَلَهَا قَوۡمٞ مِّن قَبۡلِكُمۡ ثُمَّ أَصۡبَحُواْ بِهَا كَٰفِرِينَ
به تحقيق گروهي پيش از شما از [چيزهايی] سؤال كردند، و سپس به آن چيزها كافر شدند[1]
1- ـ مانند قوم صالح عليه السلام كه آمدن ماده شتر را، سؤال كردند.
مَا جَعَلَ ٱللَّهُ مِنۢ بَحِيرَةٖ وَلَا سَآئِبَةٖ وَلَا وَصِيلَةٖ وَلَا حَامٖ وَلَٰكِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَۖ وَأَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡقِلُونَ
الله هيچ گونه بحيره و سائبه و وصيله و حامي قرار نداده است، ولي كساني كه كافر شدند، بر الله دروغ ميبندند، و اكثر شان انديشه نميكنند
وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ وَإِلَى ٱلرَّسُولِ قَالُواْ حَسۡبُنَا مَا وَجَدۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَآۚ أَوَلَوۡ كَانَ ءَابَآؤُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ شَيۡـٔٗا وَلَا يَهۡتَدُونَ
و چون براي آنها گفته شود به سوي آنچه كه الله نازل كرده است، و به سوي پيامبر بياييد، ميگويند: آنچه كه پدران خود را بر آن يافتهايم، براي ما بس است، آيا [چنين ميگويند] اگر چه پدران شان نه چيزي را ميدانستند، و نه هدايت شده بودند
يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ عَلَيۡكُمۡ أَنفُسَكُمۡۖ لَا يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا ٱهۡتَدَيۡتُمۡۚ إِلَى ٱللَّهِ مَرۡجِعُكُمۡ جَمِيعٗا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ
اي كساني كه ايمان آوردهايد! شما مواظب خود باشيد، هرگاه شما هدايت شده باشيد[1]، كس ديگري كه گمراه شود، به شما ضرر نميرساند، بازگشت همة شما به سوي الله است، آنگاه شما را به آنچه كه ميكرديد، خبر ميدهد
1- ـ كه به امر به معروف و نهى از منكر را به صورت درست آن انجام داده باشيد.
يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ شَهَٰدَةُ بَيۡنِكُمۡ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ ٱلۡمَوۡتُ حِينَ ٱلۡوَصِيَّةِ ٱثۡنَانِ ذَوَا عَدۡلٖ مِّنكُمۡ أَوۡ ءَاخَرَانِ مِنۡ غَيۡرِكُمۡ إِنۡ أَنتُمۡ ضَرَبۡتُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَأَصَٰبَتۡكُم مُّصِيبَةُ ٱلۡمَوۡتِۚ تَحۡبِسُونَهُمَا مِنۢ بَعۡدِ ٱلصَّلَوٰةِ فَيُقۡسِمَانِ بِٱللَّهِ إِنِ ٱرۡتَبۡتُمۡ لَا نَشۡتَرِي بِهِۦ ثَمَنٗا وَلَوۡ كَانَ ذَا قُرۡبَىٰ وَلَا نَكۡتُمُ شَهَٰدَةَ ٱللَّهِ إِنَّآ إِذٗا لَّمِنَ ٱلۡأٓثِمِينَ
اي كساني كه ايمان آوردهايد! هنگامي كه مرگ كسي از شما فرا رسد، گواهي گرفتن در هنگام وصيت كردن، اين طور است كه دو نفر عادل را از خود شاهد بگيريد، و اگر در سفر بوديد، و به مصيبت مرگ گرفتار شديد، دو نفر را از غير خود شاهد بگيريد، و اگر [هنگام اداي شهادت] به آنان شك پيدا كرديد، آن دو شاهد تا بعد از نماز نگه داريد، تا به الله قَسَم بخورند كه ما حق را به هيچ قيمتي معامله نميكنيم، اگر چه براي خويشاوندان [ما] باشد، و شهادت الله را پنهان نميكنيم، [كه اگر پنهان كنيم] در اين صورت از گنهكاران خواهيم بود
فَإِنۡ عُثِرَ عَلَىٰٓ أَنَّهُمَا ٱسۡتَحَقَّآ إِثۡمٗا فَـَٔاخَرَانِ يَقُومَانِ مَقَامَهُمَا مِنَ ٱلَّذِينَ ٱسۡتَحَقَّ عَلَيۡهِمُ ٱلۡأَوۡلَيَٰنِ فَيُقۡسِمَانِ بِٱللَّهِ لَشَهَٰدَتُنَآ أَحَقُّ مِن شَهَٰدَتِهِمَا وَمَا ٱعۡتَدَيۡنَآ إِنَّآ إِذٗا لَّمِنَ ٱلظَّـٰلِمِينَ
و اگر معلوم شد كه آن دو نفر [به شهادت دروغ خود] مرتكب گناه شده اند، به عوض آنها دو نفر ديگر از نزديكان ميت كه به ميراث مستحقتر باشند، به جاي آن دو شاهد اول قرار بگيرند، و به الله سوگند بخورند كه گواهي ما از گواهي آنها درستتر است، و ما [از حق] تجاوز نكرده ايم، در اين صورت هرآينه از ستمكاران خواهيم بود
ذَٰلِكَ أَدۡنَىٰٓ أَن يَأۡتُواْ بِٱلشَّهَٰدَةِ عَلَىٰ وَجۡهِهَآ أَوۡ يَخَافُوٓاْ أَن تُرَدَّ أَيۡمَٰنُۢ بَعۡدَ أَيۡمَٰنِهِمۡۗ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱسۡمَعُواْۗ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِينَ
و اين حكم، نزديكترين طريق به گواهي دادن به صورت درست آن است، و يا از اينكه مبادا قَسَمهايي بعد از قَسَمهاي شان رد شود، بترسند، و از الله بترسيد، و بشنويد، و الله مردم فاسق را هدايت نميكند
۞يَوۡمَ يَجۡمَعُ ٱللَّهُ ٱلرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَآ أُجِبۡتُمۡۖ قَالُواْ لَا عِلۡمَ لَنَآۖ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّـٰمُ ٱلۡغُيُوبِ
[اى مردم!] روزي را [به ياد آوريد] كه الله پيامبران را جمع ميكند، و ميگويد: دعوت شما را چهگونه اجابت كردند، [پيامبران] ميگويند: ما را هیچ آگاهی و دانشی نیست، همانا تو به تمام امور پنهان آگاه هستی
إِذۡ قَالَ ٱللَّهُ يَٰعِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ ٱذۡكُرۡ نِعۡمَتِي عَلَيۡكَ وَعَلَىٰ وَٰلِدَتِكَ إِذۡ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ ٱلۡقُدُسِ تُكَلِّمُ ٱلنَّاسَ فِي ٱلۡمَهۡدِ وَكَهۡلٗاۖ وَإِذۡ عَلَّمۡتُكَ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَٱلتَّوۡرَىٰةَ وَٱلۡإِنجِيلَۖ وَإِذۡ تَخۡلُقُ مِنَ ٱلطِّينِ كَهَيۡـَٔةِ ٱلطَّيۡرِ بِإِذۡنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيۡرَۢا بِإِذۡنِيۖ وَتُبۡرِئُ ٱلۡأَكۡمَهَ وَٱلۡأَبۡرَصَ بِإِذۡنِيۖ وَإِذۡ تُخۡرِجُ ٱلۡمَوۡتَىٰ بِإِذۡنِيۖ وَإِذۡ كَفَفۡتُ بَنِيٓ إِسۡرَـٰٓءِيلَ عَنكَ إِذۡ جِئۡتَهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۡهُمۡ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِينٞ
[اى پيامبر!] آن زماني را به ياد آور كه الله فرمود: اي عيسي بن مريم! نعمت مرا كه بر تو و بر مادر تو ارزاني داشتم به ياد آور، آن زمان كه تو را به روح القدس مؤيد ساختم، كه در گهواره، و بزرگسالي با مردم سخن ميگفتي، و آنگاه كه كتاب و حكمت و تورات و انجيل را به تو آموختم، و هنگامي كه به فرمان من از گِل به مانند پرندة ميساختي، و در آن ميدميدي، و به فرمان من پرندة ميشد، و كور مادرزاد، و پيس را به فرمان من شفا ميدادي، و آنگاه كه مردگان را به فرمان من زنده ميكردي، و هنگامي كه بني اسرائيل را از [آسيب رساندن به تو] بازداشتم، هنگامي كه دلائل روشني براي شان آوردي، و كساني كه از آنها كافر شدند، گفتند: اين [چيزها] جز سحر آشكار چيز ديگري نيست
وَإِذۡ أَوۡحَيۡتُ إِلَى ٱلۡحَوَارِيِّـۧنَ أَنۡ ءَامِنُواْ بِي وَبِرَسُولِي قَالُوٓاْ ءَامَنَّا وَٱشۡهَدۡ بِأَنَّنَا مُسۡلِمُونَ
و زماني را به ياد آور كه به حواريون الهام كردم كه به من و به پبامبرم ايمان بياوريد، گفتند: ايمان آورديم، و شاهد باش كه ما مسلمانيم
إِذۡ قَالَ ٱلۡحَوَارِيُّونَ يَٰعِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ هَلۡ يَسۡتَطِيعُ رَبُّكَ أَن يُنَزِّلَ عَلَيۡنَا مَآئِدَةٗ مِّنَ ٱلسَّمَآءِۖ قَالَ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ
و زماني را به ياد آور كه حواريون گفتند: اي عيسي بن مريم! آيا پروردگار تو ميتواند بر ما سفرة از آسمان نازل كند؟ گفت: اگر مؤمن هستيد از الله بترسيد
قَالُواْ نُرِيدُ أَن نَّأۡكُلَ مِنۡهَا وَتَطۡمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعۡلَمَ أَن قَدۡ صَدَقۡتَنَا وَنَكُونَ عَلَيۡهَا مِنَ ٱلشَّـٰهِدِينَ
گفتند: ميخواهيم از آن بخوريم، ودلهاي ما اطمينان بيابد، و بدانيم كه براي ما راست گفتهاي، و بر آن از شاهدان باشيم
قَالَ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَ ٱللَّهُمَّ رَبَّنَآ أَنزِلۡ عَلَيۡنَا مَآئِدَةٗ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ تَكُونُ لَنَا عِيدٗا لِّأَوَّلِنَا وَءَاخِرِنَا وَءَايَةٗ مِّنكَۖ وَٱرۡزُقۡنَا وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلرَّـٰزِقِينَ
عيسي بن مريم [دعاء كرد و] گفت: بار الها! پروردگارا!، سفرة از آسمان بر ما نازل فرما، تا براي اول و آخر ما عيدي، و دليلي از طرف تو باشد، وما را روزي ده كه تو بهترين روزي دهندگاني
قَالَ ٱللَّهُ إِنِّي مُنَزِّلُهَا عَلَيۡكُمۡۖ فَمَن يَكۡفُرۡ بَعۡدُ مِنكُمۡ فَإِنِّيٓ أُعَذِّبُهُۥ عَذَابٗا لَّآ أُعَذِّبُهُۥٓ أَحَدٗا مِّنَ ٱلۡعَٰلَمِينَ
الله فرمود: من اين [سفره] را بر شما نازل ميكنم، ولي بعد از آن هر كس از شما كه كافر شود، او را چنان عذابي ميكنم، كه هيچ يك از جهانيان را چنان عذابي نكرده باشم
وَإِذۡ قَالَ ٱللَّهُ يَٰعِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ ءَأَنتَ قُلۡتَ لِلنَّاسِ ٱتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَٰهَيۡنِ مِن دُونِ ٱللَّهِۖ قَالَ سُبۡحَٰنَكَ مَا يَكُونُ لِيٓ أَنۡ أَقُولَ مَا لَيۡسَ لِي بِحَقٍّۚ إِن كُنتُ قُلۡتُهُۥ فَقَدۡ عَلِمۡتَهُۥۚ تَعۡلَمُ مَا فِي نَفۡسِي وَلَآ أَعۡلَمُ مَا فِي نَفۡسِكَۚ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّـٰمُ ٱلۡغُيُوبِ
و آن زماني را به ياد آور كه الله مي گويد: اي عيسي بن مريم! آيا تو براي مردم گفته بودي كه من و مادرم را دو معبود به جاي الله به پرستش بگيريد؟ [عيسي] گفت: بار الها! تو پاک و منزّه هستی، من حق ندارم چيزي را كه سزاوار من نيست، بگويم، اگر چنين سخني را گفته باشم، به يقين كه ميداني، تو آنچه را در ضمير من است ميداني، و من آنچه را در ذات تو است نميدانم، تو داناي اسرار پنهان هستی
مَا قُلۡتُ لَهُمۡ إِلَّا مَآ أَمَرۡتَنِي بِهِۦٓ أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمۡۚ وَكُنتُ عَلَيۡهِمۡ شَهِيدٗا مَّا دُمۡتُ فِيهِمۡۖ فَلَمَّا تَوَفَّيۡتَنِي كُنتَ أَنتَ ٱلرَّقِيبَ عَلَيۡهِمۡۚ وَأَنتَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ
براي آنها جز آنچه كه مرا به آن امر كرده بودي نگفتم، [و آن] اينكه الهي را كه پروردگار من و پروردگار شما است، عبادت كنيد، و تا وقتي كه در ميان آنها بودم، بر آنها [مراقب و] شاهد بودم، و چون مرا برگرفتي، خودت بر آنها مراقب بودي، و تو بر هر چيزي شاهد هستي
إِن تُعَذِّبۡهُمۡ فَإِنَّهُمۡ عِبَادُكَۖ وَإِن تَغۡفِرۡ لَهُمۡ فَإِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ
اگر آنها را عذاب كني، آنان بندگان تو هستند، و اگر آنها را بيامرزي، همانا خودت پيروزمند با حكمت هستي
قَالَ ٱللَّهُ هَٰذَا يَوۡمُ يَنفَعُ ٱلصَّـٰدِقِينَ صِدۡقُهُمۡۚ لَهُمۡ جَنَّـٰتٞ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ
الله فرمود: اين روزي است كه راستي راستگويان براي شان نفع ميرساند، براي آنها باغهاي بهشتي است كه از پايين آنها جويها روان است، [و] تا ابد جاودانه در آن ميمانند، الله از آنها خشنود است، و آنها از الله خشنود ميباشند، [و] اين [خوشنود بودن] رستگاري برزگي است
لِلَّهِ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا فِيهِنَّۚ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرُۢ
فرمانروايي آسمانها و زمين و آنچه كه در آنها است، براي الله است، و او بر هر چيزي قادر است