إِلَّآ إِبۡلِيسَ أَبَىٰٓ أَن يَكُونَ مَعَ ٱلسَّـٰجِدِينَ
جز ابلیس، که سر پیچی کرد از آنکه با سجدهکنندگان باشد
قَالَ يَـٰٓإِبۡلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ ٱلسَّـٰجِدِينَ
[الله] گفت: اي ابليس! تو را چه شده است كه با سجده كنندگان نيستي؟
قَالَ لَمۡ أَكُن لِّأَسۡجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقۡتَهُۥ مِن صَلۡصَٰلٖ مِّنۡ حَمَإٖ مَّسۡنُونٖ
گفت: من آن نيستم كه براي بشري كه او را از گِل خشكي كه از لجن بوي دادة خلق كردي، سجده كنم
قَالَ فَٱخۡرُجۡ مِنۡهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٞ
[الله] فرمود: از آن [بهشت] بيرون شو كه تو رانده شده هستي
وَإِنَّ عَلَيۡكَ ٱللَّعۡنَةَ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلدِّينِ
و به يقين تا روز قيامت بر تو لعنت است
قَالَ رَبِّ فَأَنظِرۡنِيٓ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ
[ابليس] گفت: پروردگارا! پس مرا تا روزي كه [خلائق] برانگيخته ميشوند، مهلت بده
قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ ٱلۡمُنظَرِينَ
فرمود: تو تا روز وقت معين
إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡوَقۡتِ ٱلۡمَعۡلُومِ
از مهلت يافتگاني
قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغۡوَيۡتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَأُغۡوِيَنَّهُمۡ أَجۡمَعِينَ
[ابليس] گفت: پروردگارا! به سبب آنكه مرا گمراه ساختي، در زمين [معاصي و شهوات را] براي شان جلوه ميدهم، و همة آنان را به گمراهي ميكشانم
إِلَّا عِبَادَكَ مِنۡهُمُ ٱلۡمُخۡلَصِينَ
مگر بندگان مُخْلَص تو را.[1]
1- ـ مُخْلَصِين كسانى اند كه الله آنان را خالص و پاكيزه گردانيده است، و در قرائتى مُخْلِصِيْن نيز آمده است، و آنان كسانى اند كه اعمال و عبادت خود را خاص و خالص براى الله متعال گردانيده اند.
قَالَ هَٰذَا صِرَٰطٌ عَلَيَّ مُسۡتَقِيمٌ
[الله] فرمود: اين [اخلاص] راه راستي است كه به من ميرسد
إِنَّ عِبَادِي لَيۡسَ لَكَ عَلَيۡهِمۡ سُلۡطَٰنٌ إِلَّا مَنِ ٱتَّبَعَكَ مِنَ ٱلۡغَاوِينَ
به يقين كه براي تو بر بندگانم تسلطي نيست، مگر [بر آن] گمراهاني كه از تو پيروي ميكنند
وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوۡعِدُهُمۡ أَجۡمَعِينَ
و به يقين دوزخ وعدهگاه همة آنها است
لَهَا سَبۡعَةُ أَبۡوَٰبٖ لِّكُلِّ بَابٖ مِّنۡهُمۡ جُزۡءٞ مَّقۡسُومٌ
براي دوزخ هفت در است، [و] براي هر دري عدة از آنها تقسيم شده اند
إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي جَنَّـٰتٖ وَعُيُونٍ
به يقين پرهيزگاران در باغها و چشمه سارها هستند
ٱدۡخُلُوهَا بِسَلَٰمٍ ءَامِنِينَ
[براي آنها گفته ميشود:] به سلامتي و ايمني به [اين باغها] وارد شويد
وَنَزَعۡنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنۡ غِلٍّ إِخۡوَٰنًا عَلَىٰ سُرُرٖ مُّتَقَٰبِلِينَ
و آنچه در سينههاي آنان از كينه و [دشمني] است بيرون ميكنيم، برادرانه بر تختهايي روبروي يكديگر قرار دارند
لَا يَمَسُّهُمۡ فِيهَا نَصَبٞ وَمَا هُم مِّنۡهَا بِمُخۡرَجِينَ
در آنجا رنجي و زحمتي به ايشان نميرسد، و از آنجا بيرون كرده نميشوند
۞نَبِّئۡ عِبَادِيٓ أَنِّيٓ أَنَا ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ
[اي پيامبر!] به بندگان من خبر بده كه من آمرزندة مهربانمز
وَأَنَّ عَذَابِي هُوَ ٱلۡعَذَابُ ٱلۡأَلِيمُ
و اينكه عذاب من عذاب دردناكي است
وَنَبِّئۡهُمۡ عَن ضَيۡفِ إِبۡرَٰهِيمَ
وآنان را از مهمانان ابراهيم خبر بده
إِذۡ دَخَلُواْ عَلَيۡهِ فَقَالُواْ سَلَٰمٗا قَالَ إِنَّا مِنكُمۡ وَجِلُونَ
كه چون نزد او آمده و بر او سلام دادند، [ابراهيم] گفت: ما از شما ميترسيم
قَالُواْ لَا تَوۡجَلۡ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَٰمٍ عَلِيمٖ
گفتند: نترس، ما تو را به پسري دانا مژده ميدهيم
قَالَ أَبَشَّرۡتُمُونِي عَلَىٰٓ أَن مَّسَّنِيَ ٱلۡكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ
گفت: با آنكه پير شده ام، مرا [به فرزندي] بشارت ميدهيد؟ پس به چه چيز بشارت ميدهيد؟
قَالُواْ بَشَّرۡنَٰكَ بِٱلۡحَقِّ فَلَا تَكُن مِّنَ ٱلۡقَٰنِطِينَ
گفتند: تو را به حق مژده ميدهيم، پس از نااميدان مباش
قَالَ وَمَن يَقۡنَطُ مِن رَّحۡمَةِ رَبِّهِۦٓ إِلَّا ٱلضَّآلُّونَ
گفت: چه كسي جز گمراهان از رحمت پروردگارش نااميد ميشود؟
قَالَ فَمَا خَطۡبُكُمۡ أَيُّهَا ٱلۡمُرۡسَلُونَ
[ابراهيم به فرشتگان] گفت: اي فرستادگان وظيفة شما چيست؟
قَالُوٓاْ إِنَّآ أُرۡسِلۡنَآ إِلَىٰ قَوۡمٖ مُّجۡرِمِينَ
گفتند: ما به سوي مردم مجرمي [كه قوم لوط باشند] فرستاده شده ايم
إِلَّآ ءَالَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمۡ أَجۡمَعِينَ
مگر خانوادة لوط، كه تمام آنان را نجات ميدهيم
إِلَّا ٱمۡرَأَتَهُۥ قَدَّرۡنَآ إِنَّهَا لَمِنَ ٱلۡغَٰبِرِينَ
مگر همسرش را، زيرا مقدر كرده ايم كه از باقي ماندگان [و هلاك شوندگان] باشد