قَالُواْ يَٰذَا ٱلۡقَرۡنَيۡنِ إِنَّ يَأۡجُوجَ وَمَأۡجُوجَ مُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَهَلۡ نَجۡعَلُ لَكَ خَرۡجًا عَلَىٰٓ أَن تَجۡعَلَ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَهُمۡ سَدّٗا
[آنها] گفتند: «ای ذوالقرنين! يأجوج و مأجوج در اين سرزمين فساد كاري میکنند، پس آيا براي تو هزينة قرار دهيم كه ميان ما و آنها سدی بسازی
Compartir :
فَمَا ٱسۡطَٰعُوٓاْ أَن يَظۡهَرُوهُ وَمَا ٱسۡتَطَٰعُواْ لَهُۥ نَقۡبٗا
و نتوانستند از آن بالا روند، و نه هم توانستند آن را سوراخ كنند.[1]
1- ـ بعد از ساختن اين سد محكم، ياجوج و ماجوج نتوانستند از آن سد بالا روند، و به آن مردم ضرر برسانند، و نه هم توانستند آن را سوراخ كنند.
قَالَ هَٰذَا رَحۡمَةٞ مِّن رَّبِّيۖ فَإِذَا جَآءَ وَعۡدُ رَبِّي جَعَلَهُۥ دَكَّآءَۖ وَكَانَ وَعۡدُ رَبِّي حَقّٗا
[ذو القرنين] گفت: اين رحمتي از طرف پروردگار من است، و چون وعدة پروردگارم فرا رسد، آن سد را در هم ميكوبد، و وعدة پروردگارم حق است
وَحَرَٰمٌ عَلَىٰ قَرۡيَةٍ أَهۡلَكۡنَٰهَآ أَنَّهُمۡ لَا يَرۡجِعُونَ
و مردم شهري را كه به هلاكت رسانديم، محال است كه [به دنيا باز گردند] آنان [به دنيا] باز نميگردند
حَتَّىٰٓ إِذَا فُتِحَتۡ يَأۡجُوجُ وَمَأۡجُوجُ وَهُم مِّن كُلِّ حَدَبٖ يَنسِلُونَ
تا آنكه [سد] ياجوج و ماجوج گشوده شود، و آنها از هر بلندي شتابان سرازير شوند