شَهۡرُ رَمَضَانَ ٱلَّذِيٓ أُنزِلَ فِيهِ ٱلۡقُرۡءَانُ هُدٗى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَٰتٖ مِّنَ ٱلۡهُدَىٰ وَٱلۡفُرۡقَانِۚ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ ٱلشَّهۡرَ فَلۡيَصُمۡهُۖ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٖ فَعِدَّةٞ مِّنۡ أَيَّامٍ أُخَرَۗ يُرِيدُ ٱللَّهُ بِكُمُ ٱلۡيُسۡرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ ٱلۡعُسۡرَ وَلِتُكۡمِلُواْ ٱلۡعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ ٱللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَىٰكُمۡ وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ
[ماه رمضان] ماهي است كه قرآن در آن نازل شده است، واين هدايتي براي مردمان، و نشانههايی از هدايت، و تشخيص دهندة حق از باطل است، پس كسي كه اين ماه را دريابد، بايد آن را روزه بگيرد، و كسي كه مريض بوده و يا مسافر باشد[1]، روز هاي ديگري را روزه بگيرد، الله تعالى براي شما ارادة آسانگيري را دارد، و ارادة سخت گيري را ندارد، و تا اينكه شماره هاي روزه را كامل كنيد، و الله متعال را به پاس آنكه شما را هدايت كرده است، به بزرگي ياد كنيد، تا باشد كه شكرگزاري كنيد
1- ـ و در روزهاي كه مريض بوده، و در سفر خود روزه نگرفته باشد.
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌۖ أُجِيبُ دَعۡوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِۖ فَلۡيَسۡتَجِيبُواْ لِي وَلۡيُؤۡمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمۡ يَرۡشُدُونَ
و [اى پيامبر!] چون بندگان من در بارة من از تو بپرسند، من نزديكم و دعاي هر دعاء كنندة را اجابت ميكنم، پس آنان [نيز] بايد دعوت مرا بپذيرند، و به من ايمان بياورند، تا باشد كه به راه راست هدايت شوند
أُحِلَّ لَكُمۡ لَيۡلَةَ ٱلصِّيَامِ ٱلرَّفَثُ إِلَىٰ نِسَآئِكُمۡۚ هُنَّ لِبَاسٞ لَّكُمۡ وَأَنتُمۡ لِبَاسٞ لَّهُنَّۗ عَلِمَ ٱللَّهُ أَنَّكُمۡ كُنتُمۡ تَخۡتَانُونَ أَنفُسَكُمۡ فَتَابَ عَلَيۡكُمۡ وَعَفَا عَنكُمۡۖ فَٱلۡـَٰٔنَ بَٰشِرُوهُنَّ وَٱبۡتَغُواْ مَا كَتَبَ ٱللَّهُ لَكُمۡۚ وَكُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ ٱلۡخَيۡطُ ٱلۡأَبۡيَضُ مِنَ ٱلۡخَيۡطِ ٱلۡأَسۡوَدِ مِنَ ٱلۡفَجۡرِۖ ثُمَّ أَتِمُّواْ ٱلصِّيَامَ إِلَى ٱلَّيۡلِۚ وَلَا تُبَٰشِرُوهُنَّ وَأَنتُمۡ عَٰكِفُونَ فِي ٱلۡمَسَٰجِدِۗ تِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِ فَلَا تَقۡرَبُوهَاۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ ءَايَٰتِهِۦ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ
در شب روزه، آميزش با همسران تان براي شما حلال گردانيده شده است آنها براي شما لباساند، و شما براي آنها لباس هستيد، الله تعالى ميدانست كه شما به خود خيانت ميكرديد، الله توبة شما را پذيرفت، و از [گناهان] شما در گذشت، پس از حالا در شبها با آنها آميزش نماييد، و آنچه را الله براي شما مقرر كرده است، طلب كنيد و بخوريد و بياشاميد، تا وقتي كه رشتة سفيد [صبح] از رشتة سياه [شب] براي شما نمايان شود، [فجر طلوع كند] بعد از آن روزه را تا شب به اتمام رسانيد، و در حالي كه در مساجد معتكف هستيد، با زنها آميزش نكنيد، اين احكام، حدود الهي است، به آن نزديك نشويد، [كه بر خلاف آن عمل كنيد] الله به اين گونه، آيات خود را براي مردمان بيان ميدارد، تا باشد كه پرهيزگار شوند
ٱلۡحَجُّ أَشۡهُرٞ مَّعۡلُومَٰتٞۚ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ ٱلۡحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي ٱلۡحَجِّۗ وَمَا تَفۡعَلُواْ مِنۡ خَيۡرٖ يَعۡلَمۡهُ ٱللَّهُۗ وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيۡرَ ٱلزَّادِ ٱلتَّقۡوَىٰۖ وَٱتَّقُونِ يَـٰٓأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ
وقت حج، ماههاي معلومي است[1]، پس كسي كه در اين ماهها حج را بر خود واجب گردانيد، [بداند كه] در اثناي [اعمال] حج، آميزش با زنان، و گناه كردن، و مجادله نمودن [روا] نيست، و هر آنچه كه از كار خير انجام ميدهيد، الله ميداند، و با خود توشه بر داريد، كه بهترين توشه پرهيزگاري است، و اي خردمندان! از من بپرهيزيد و بر حذر باشيد
1- ـ كه ماه شوال و ماه ذو القعده و ده روز اول ذو الحجه باشد.
لَيۡسَ عَلَيۡكُمۡ جُنَاحٌ أَن تَبۡتَغُواْ فَضۡلٗا مِّن رَّبِّكُمۡۚ فَإِذَآ أَفَضۡتُم مِّنۡ عَرَفَٰتٖ فَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ عِندَ ٱلۡمَشۡعَرِ ٱلۡحَرَامِۖ وَٱذۡكُرُوهُ كَمَا هَدَىٰكُمۡ وَإِن كُنتُم مِّن قَبۡلِهِۦ لَمِنَ ٱلضَّآلِّينَ
بر شما گناهي نيست كه [در حج، از راه خريد و فروش] از فضل پروردگار خود برخوردار شويد، و چون از عرفات برگشتيد، در مشعر الحرام الله را ياد كنيد، و به شكرانة آنكه شما را هدايت كرد، او را ذكر كنيد، اگر چه كه پيش از اين، هرآينه از گمراهان بوديد
فَإِذَا قَضَيۡتُم مَّنَٰسِكَكُمۡ فَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَذِكۡرِكُمۡ ءَابَآءَكُمۡ أَوۡ أَشَدَّ ذِكۡرٗاۗ فَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا وَمَا لَهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنۡ خَلَٰقٖ
و چون مناسك حج خود را به جاي آورديد، الله را به ياد آوريد، همان طوري كه پدران خود را به ياد ميآوريد، و يا به ياد آوردن بهتر و بيشتري، بعضي از مردم ميگويند: پروردگارا!، در اين دنيا براي ما نيكي عطاء كن، و براي او در آخرت بهرة نيست
۞وَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ فِيٓ أَيَّامٖ مَّعۡدُودَٰتٖۚ فَمَن تَعَجَّلَ فِي يَوۡمَيۡنِ فَلَآ إِثۡمَ عَلَيۡهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلَآ إِثۡمَ عَلَيۡهِۖ لِمَنِ ٱتَّقَىٰۗ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّكُمۡ إِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ
الله تعالى را در ايام معدودي ذكر كنيد[1]، پس كسي كه شتاب كند، و اعمال [مني] را در دو روز [انجام دهد] بر وي گناهي نيست، و كسي كه تأخير كند، و اعمال [مني] را در سه روز انجام بدهد بر وي گناهي نيست، و از الله بترسيد، و بدانيد كه به سوي او حشر مي شويد
1- ـ و مراد از ايام معدود، ايام تشريق است، و ايام تشريق چهار روز است، روز نحر كه روز اول عيد قربان باشد، و سه روز بعد از آن.
فَإِن زَلَلۡتُم مِّنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡكُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
و اگر پس از آنكه دلائل آشكاري براي شما آمد، باز هم دچار لغزش شديد، پس بدانيد كه الله، پيروزمند با حكمت است
زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا وَيَسۡخَرُونَ مِنَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْۘ وَٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ فَوۡقَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ وَٱللَّهُ يَرۡزُقُ مَن يَشَآءُ بِغَيۡرِ حِسَابٖ
زندگي دنيا براي كافران آراسته و زيبا گردانيده شده است، و [آنان] كساني را كه ايمان آورده اند، مسخرة ميكنند، و كساني كه تقوي پيشه كنند، در روز قيامت از آنان برتر اند، و الله هركس را كه بخواهد بدون حساب روزي ميدهد
كَانَ ٱلنَّاسُ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ فَبَعَثَ ٱللَّهُ ٱلنَّبِيِّـۧنَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ لِيَحۡكُمَ بَيۡنَ ٱلنَّاسِ فِيمَا ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِۚ وَمَا ٱخۡتَلَفَ فِيهِ إِلَّا ٱلَّذِينَ أُوتُوهُ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُ بَغۡيَۢا بَيۡنَهُمۡۖ فَهَدَى ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لِمَا ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ ٱلۡحَقِّ بِإِذۡنِهِۦۗ وَٱللَّهُ يَهۡدِي مَن يَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٍ
مردمان [در اول] يك ملت بودند، [بعد از آن اختلاف كردند]، و همان بود كه الله پيامبران را بشارت دهنده و بيم دهنده فرستاد، و كتاب را با آنها به حق نازل ساخت، تا در بين مردم در چيز هايی كه اختلاف كرده بودند، حكم كند، و در آن كتاب جزكساني كه اين كتاب براي شان داده شده بود، اختلاف نورزيدند، و اين اختلاف از روي حسد، و بعد از آن بود كه دلائل روشني براي شان آمده بود، پس الله به ارادة خويش كساني را كه ايمان آوردند، به سوي چيزي كه حق بود، و مورد اختلاف [ديگران] واقع شده بود، رهنمايي كرد، و الله هر كسي را كه بخواهد، به راه راست هدايت ميكند
يَسۡـَٔلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَۖ قُلۡ مَآ أَنفَقۡتُم مِّنۡ خَيۡرٖ فَلِلۡوَٰلِدَيۡنِ وَٱلۡأَقۡرَبِينَ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِيلِۗ وَمَا تَفۡعَلُواْ مِنۡ خَيۡرٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِهِۦ عَلِيمٞ
از تو ميپرسند چه چيزي را انفاق كنند؟ بگو! هر مالي كه انفاق ميكنيد، براي پدر و مادر، و خويشاوندان، و يتيمان، و مساكين، و در راه ماندگان باشد، و هر كار خيري كه انجام ميدهيد، الله بر آن آگاه است
كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡقِتَالُ وَهُوَ كُرۡهٞ لَّكُمۡۖ وَعَسَىٰٓ أَن تَكۡرَهُواْ شَيۡـٔٗا وَهُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡۖ وَعَسَىٰٓ أَن تُحِبُّواْ شَيۡـٔٗا وَهُوَ شَرّٞ لَّكُمۡۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ
جهاد بر شما فرض شده است، در حالي كه براي شما ناخوش آيند است، و چه بسا چيزي را ناخوشآيند ميپنداريد، و آن براي شما بهتر باشد، و چه بسا چيزي را دوست ميداريد، و آن براي شما بد باشد، و عاقبت امور را الله ميداند، و شما نميدانيد
فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِۗ وَيَسۡـَٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡيَتَٰمَىٰۖ قُلۡ إِصۡلَاحٞ لَّهُمۡ خَيۡرٞۖ وَإِن تُخَالِطُوهُمۡ فَإِخۡوَٰنُكُمۡۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ ٱلۡمُفۡسِدَ مِنَ ٱلۡمُصۡلِحِۚ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَأَعۡنَتَكُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٞ
در [كار] دنيا و آخرت، و از تو در بارة يتيمان ميپرسند، بگو: هر چيزي كه مصلحت شان در آن باشد، خير در آن است، و اگر با آنها با هم زندگي كنيد، برادران شما هستند، و الله مصلح را از مفسد [كه مال يتيم را به ناحق ميخورد] ميشناسد، و اگر الله ميخواست بر شما سخت گيري ميكرد، به يقين الله پيروزمند با حكمت است
لَّا يُؤَاخِذُكُمُ ٱللَّهُ بِٱللَّغۡوِ فِيٓ أَيۡمَٰنِكُمۡ وَلَٰكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا كَسَبَتۡ قُلُوبُكُمۡۗ وَٱللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٞ
الله شما را به سبب قَسَم هاي لغو و بيهودة تان[1]، مورد مؤاخذه قرار نميدهد، ولي به آنچه كه دلهاي شما قصدكرده است، مؤاخذه ميكند، و الله آمرزندة بردبار است
1- ـ بر زبان شما مىگذرد، و به اين قَسَمها قصد قسم خوردن را نداريد.
ٱلطَّلَٰقُ مَرَّتَانِۖ فَإِمۡسَاكُۢ بِمَعۡرُوفٍ أَوۡ تَسۡرِيحُۢ بِإِحۡسَٰنٖۗ وَلَا يَحِلُّ لَكُمۡ أَن تَأۡخُذُواْ مِمَّآ ءَاتَيۡتُمُوهُنَّ شَيۡـًٔا إِلَّآ أَن يَخَافَآ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ ٱللَّهِۖ فَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ ٱللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡهِمَا فِيمَا ٱفۡتَدَتۡ بِهِۦۗ تِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِ فَلَا تَعۡتَدُوهَاۚ وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ ٱللَّهِ فَأُوْلَـٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّـٰلِمُونَ
طلاق دو بار است، بعد از آن زن را به شايستگي نگه دارد، و يا به خوبي رها كند، و براي شما روا نيست كه چيزي را از آنچه براي آنها داده ايد، پس بگيريد، مگر آنكه [زن و شوهر] بترسندكه احكام الهي را [در بين خود] رعايت كرده نميتوانند، پس اگر ترسيديد كه احكام الله را رعايت كرده نميتوانند، بر زن و شوهر گناهي نيست كه زن براى آزادي خود فديه بدهد، اينها [اين احكام] حدود الله است، پس از آنها تجاوز نكنيد، و هر كسي كه از حدود الله تجاوز كند، آنان ستمكارانند
فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُۥ مِنۢ بَعۡدُ حَتَّىٰ تَنكِحَ زَوۡجًا غَيۡرَهُۥۗ فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡهِمَآ أَن يَتَرَاجَعَآ إِن ظَنَّآ أَن يُقِيمَا حُدُودَ ٱللَّهِۗ وَتِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ
پس اگر شوهر، آن زن را [براي بار سوم] طلاق داد، اين زن برايش تا آن وقت حلال نيست كه شوهر ديگري را به نكاح بگيرد، و [اگر شوهر دوم] آن زن را طلاق داد، اگر [شوهر اول و اين زن] بدانند كه ميتوانند احكام الله را [در بين خود] جاري سازند، براي شان گناهي نيست كه دوباره به همسري يكديگر در آيند، اينها احكام الهي است كه آن را براي مردمي كه ميدانند، بيان ميدارد
وَإِذَا طَلَّقۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَبَلَغۡنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعۡضُلُوهُنَّ أَن يَنكِحۡنَ أَزۡوَٰجَهُنَّ إِذَا تَرَٰضَوۡاْ بَيۡنَهُم بِٱلۡمَعۡرُوفِۗ ذَٰلِكَ يُوعَظُ بِهِۦ مَن كَانَ مِنكُمۡ يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۗ ذَٰلِكُمۡ أَزۡكَىٰ لَكُمۡ وَأَطۡهَرُۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ
و چون زنها را طلاق داديد، و به پايان عدة خود رسيدند، اگر در بين خود به طور پسنديده رضايت و آشتي نمودند، از اينكه شوهران خود را به نكاح بگيرند، مانع آنها نشويد، به اين احكام كسي از شما پند داده ميشود كه به الله و روز آخرت ايمان داشته باشد، و اين براي شما پاكتر و پاكيزه تر است، و الله ميداند، و شما نميدانيد
وَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ فِيمَا عَرَّضۡتُم بِهِۦ مِنۡ خِطۡبَةِ ٱلنِّسَآءِ أَوۡ أَكۡنَنتُمۡ فِيٓ أَنفُسِكُمۡۚ عَلِمَ ٱللَّهُ أَنَّكُمۡ سَتَذۡكُرُونَهُنَّ وَلَٰكِن لَّا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّآ أَن تَقُولُواْ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗاۚ وَلَا تَعۡزِمُواْ عُقۡدَةَ ٱلنِّكَاحِ حَتَّىٰ يَبۡلُغَ ٱلۡكِتَٰبُ أَجَلَهُۥۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا فِيٓ أَنفُسِكُمۡ فَٱحۡذَرُوهُۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٞ
از خواستگاري كردن به كنايه[1]، و يا در دل داشتن خواستگاري كردن از آنها، بر شما گناهي نيست، الله ميداند كه به زودي از آنها ياد خواهيد كرد، ولي به طور پنهاني به آنان وعدة [زنا شويي] ندهيد، مگر آنكه به طرز پسنديدة اظهار نماييد، و تا وقتي كه مدت معين [عده] به پايان نميرسد، عقد نكاح را برقرار نسازيد، و بدانيد كه الله آنچه را كه در دل داريد، ميداند، و بدانيد كه الله آمرزندة بردبار است
1- ـ از زنهايی كه شوهران شان وفات يافته اند، و هنوز در عده مىباشند.
فَإِنۡ خِفۡتُمۡ فَرِجَالًا أَوۡ رُكۡبَانٗاۖ فَإِذَآ أَمِنتُمۡ فَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُم مَّا لَمۡ تَكُونُواْ تَعۡلَمُونَ
و اگر [در حالت جنگ با دشمن] ميترسيديد، [نماز] را پياده و يا سواره [اداء نماييد]، و چون امنيت يافتيد، الله را ذكر كنيد، همان گونه كه براي شما چيزهايی را آموخت كه نميدانستيد
۞أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَٰرِهِمۡ وَهُمۡ أُلُوفٌ حَذَرَ ٱلۡمَوۡتِ فَقَالَ لَهُمُ ٱللَّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحۡيَٰهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَشۡكُرُونَ
آيا آن هزاران نفري را كه از ترس مرگ از خانههاي خود بيرون شدند، نديدي؟ الله براي شان گفت كه بميريد، و سپس آنها را زنده كرد، به يقين الله بر مردم، داراي فضل و احسان [بسيار] است، ولي بيشتر مردمان شكرگزاري نميكنند
وَقَالَ لَهُمۡ نَبِيُّهُمۡ إِنَّ ٱللَّهَ قَدۡ بَعَثَ لَكُمۡ طَالُوتَ مَلِكٗاۚ قَالُوٓاْ أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ ٱلۡمُلۡكُ عَلَيۡنَا وَنَحۡنُ أَحَقُّ بِٱلۡمُلۡكِ مِنۡهُ وَلَمۡ يُؤۡتَ سَعَةٗ مِّنَ ٱلۡمَالِۚ قَالَ إِنَّ ٱللَّهَ ٱصۡطَفَىٰهُ عَلَيۡكُمۡ وَزَادَهُۥ بَسۡطَةٗ فِي ٱلۡعِلۡمِ وَٱلۡجِسۡمِۖ وَٱللَّهُ يُؤۡتِي مُلۡكَهُۥ مَن يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٞ
و پيامبر آنان براي شان گفت: به درستى الله طالوت را براي شما پادشاه تعيين نموده است، گفتند: [چگونه] او حق پادشاهي بر ما را دارد؟ در حالي كه ما به پادشاهي از او سزاوارتريم، و از مال دنيا هم بهرة زيادي برايش داده نشده است، [پيامبر شان] گفت: به يقين الله او را بر شما برگزيده است، و به او در علم و نيرومندي جسماني فزوني داده است، و الله مُلْك خود را به هركس كه بخواهد ميدهد، و الله نعمتگستر دانا است
فَهَزَمُوهُم بِإِذۡنِ ٱللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُۥدُ جَالُوتَ وَءَاتَىٰهُ ٱللَّهُ ٱلۡمُلۡكَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَعَلَّمَهُۥ مِمَّا يَشَآءُۗ وَلَوۡلَا دَفۡعُ ٱللَّهِ ٱلنَّاسَ بَعۡضَهُم بِبَعۡضٖ لَّفَسَدَتِ ٱلۡأَرۡضُ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ ذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ
پس به اذن و فرمان الله آنها را [جالوت و لشكريانش را] شكست دادند، و داود جالوت را كشت، و الله به او پادشاهي و حكمت را ارزاني داشت، و از آنچه ميخواست به او آموخت، و اگر الله عدة از مردمان را به وسيلة عدة ديگرى دفع نميكرد، هر آينه زمين فاسد ميشد، ولي الله بر جهانيان صاحب فضل [و مهرباني] است
ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَيُّ ٱلۡقَيُّومُۚ لَا تَأۡخُذُهُۥ سِنَةٞ وَلَا نَوۡمٞۚ لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ مَن ذَا ٱلَّذِي يَشۡفَعُ عِندَهُۥٓ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦۚ يَعۡلَمُ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡۖ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيۡءٖ مِّنۡ عِلۡمِهِۦٓ إِلَّا بِمَا شَآءَۚ وَسِعَ كُرۡسِيُّهُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَۖ وَلَا يَـُٔودُهُۥ حِفۡظُهُمَاۚ وَهُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡعَظِيمُ
الله است كه معبود راستيني جز او وجود ندارد، زندة پاينده او است، نه او را خستگى ميگيرد و نه خواب، آنچه كه در آسمانها و زمين است از آنِ او است، كيست كه در پيشگاهش جز به اذن او شفاعت نمى كند، گذشته و آيندة شان را ميداند، و [آفريدگان او] به چيزي از علم او جز آنچه كه بخواهد احاطه كرده نميتوانند، كرسياش آسمانها و زمين را فرا گرفته است، و نگهداري اين دو [آسمانها و زمين] بر او دشوار نيست، واو الهى با بزرگ است
لَآ إِكۡرَاهَ فِي ٱلدِّينِۖ قَد تَّبَيَّنَ ٱلرُّشۡدُ مِنَ ٱلۡغَيِّۚ فَمَن يَكۡفُرۡ بِٱلطَّـٰغُوتِ وَيُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱسۡتَمۡسَكَ بِٱلۡعُرۡوَةِ ٱلۡوُثۡقَىٰ لَا ٱنفِصَامَ لَهَاۗ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
اجباري در پذيرفتن دين نيست، و به تحقيق كه راه راست، از راه نادرست بيان شده است، پس كسي كه به طاغوت كفر بورزد و به الله ايمان بياورد، به يقين كه به دستگيرة محكمي چنگ زده است كه گسستني براي آن نيست، و الله تعالى شنواي دانا است
مَّثَلُ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنۢبَتَتۡ سَبۡعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنۢبُلَةٖ مِّاْئَةُ حَبَّةٖۗ وَٱللَّهُ يُضَٰعِفُ لِمَن يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٌ
مَثَل كساني كه اموال خود را در راه الله انفاق ميكنند، مانند دانهاى است كه هفت خوشه ميروياند، و در هر خوشه صد دانه است[1]، و الله براي هركس كه بخواهد [ثوابش را] چند برابر ميكند، و الله نعمتگستر دانا است
1- ـ وبه اين طريق الله متعال برايش هفتصد ثواب مىدهد.
۞قَوۡلٞ مَّعۡرُوفٞ وَمَغۡفِرَةٌ خَيۡرٞ مِّن صَدَقَةٖ يَتۡبَعُهَآ أَذٗىۗ وَٱللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٞ
گفتة خوش و مدارا، از صدقة كه آزاري در پي داشته باشد، بهتر است
يُؤۡتِي ٱلۡحِكۡمَةَ مَن يَشَآءُۚ وَمَن يُؤۡتَ ٱلۡحِكۡمَةَ فَقَدۡ أُوتِيَ خَيۡرٗا كَثِيرٗاۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّآ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ
به هركس كه بخواهد حكمت ميبخشد، و به كسي كه حكمت داده شده باشد، به تحقيق كه خير بسياري برايش داده شده است، و جز صاحبان فهم كس ديگري [از اين چيزها] پند نميگيرند
وَمَآ أَنفَقۡتُم مِّن نَّفَقَةٍ أَوۡ نَذَرۡتُم مِّن نَّذۡرٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُهُۥۗ وَمَا لِلظَّـٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَارٍ
و هر انفاقي از انفاقها، و هر نذري از نذرهايي را كه كرده ايد، به يقين الله آن را ميداند، و براي ستمگران هيچ ياوراني نيست
۞لَّيۡسَ عَلَيۡكَ هُدَىٰهُمۡ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يَهۡدِي مَن يَشَآءُۗ وَمَا تُنفِقُواْ مِنۡ خَيۡرٖ فَلِأَنفُسِكُمۡۚ وَمَا تُنفِقُونَ إِلَّا ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ ٱللَّهِۚ وَمَا تُنفِقُواْ مِنۡ خَيۡرٖ يُوَفَّ إِلَيۡكُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تُظۡلَمُونَ
[اى پيامبر!] هدايت آنها بر تو نيست، بلكه الله هر كه را بخواهد هدايت ميكند، و هر مالي كه انفاق ميكنيد، براي خود انفاق ميكنيد، و جز براي رضاي الله انفاق نكنيد، و هر مالي را كه انفاق كنيد، [ثواب] آن به طور كامل به شما داده ميشود، و بر شما ستم نميشود
ٱلَّذِينَ يَأۡكُلُونَ ٱلرِّبَوٰاْ لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ ٱلَّذِي يَتَخَبَّطُهُ ٱلشَّيۡطَٰنُ مِنَ ٱلۡمَسِّۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ قَالُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡبَيۡعُ مِثۡلُ ٱلرِّبَوٰاْۗ وَأَحَلَّ ٱللَّهُ ٱلۡبَيۡعَ وَحَرَّمَ ٱلرِّبَوٰاْۚ فَمَن جَآءَهُۥ مَوۡعِظَةٞ مِّن رَّبِّهِۦ فَٱنتَهَىٰ فَلَهُۥ مَا سَلَفَ وَأَمۡرُهُۥٓ إِلَى ٱللَّهِۖ وَمَنۡ عَادَ فَأُوْلَـٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ
كساني كه سود ميخورند، جز به مانند كسي كه شيطان به او آسيب رسانده و او را ديوانه كرده است، بر نميخيزند، اين به سبب آن است كه ايشان گفتند: خريد و فروش مانند سود است، حال آنكه الله خريد و فروش را حلال، و سود را حرام كرده است، پس هر كسي كه از جانب پروردگارش پندي به او برسد، [و از سود خواري] خودداري نمايد، آنچه كه گذشته است، از آن او است، و كارش با الله است، و هر كه به سود خواري باز گردد، چنين كساني اهل آتش اند، و جاودانه در آن مي مانند