Capítulo: سورۀ نَمْل

Verso : 22

فَمَكَثَ غَيۡرَ بَعِيدٖ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمۡ تُحِطۡ بِهِۦ وَجِئۡتُكَ مِن سَبَإِۭ بِنَبَإٖ يَقِينٍ

ديري نگذشت كه [هُدهُد آمد] و گفت: من به چيزي آگهي يافته ام كه تو به آن آگهي نيافته‌اي، و براي تو از مردم سبأ خبر يقيني آورده ام



Capítulo: سورۀ نَمْل

Verso : 23

إِنِّي وَجَدتُّ ٱمۡرَأَةٗ تَمۡلِكُهُمۡ وَأُوتِيَتۡ مِن كُلِّ شَيۡءٖ وَلَهَا عَرۡشٌ عَظِيمٞ

من زني را يافتم كه بر آنها پادشاهي مي‌كند، و از همه چيز به او داده شده است، و برايش تخت بزرگى است



Capítulo: سورۀ نَمْل

Verso : 24

وَجَدتُّهَا وَقَوۡمَهَا يَسۡجُدُونَ لِلشَّمۡسِ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَصَدَّهُمۡ عَنِ ٱلسَّبِيلِ فَهُمۡ لَا يَهۡتَدُونَ

او و قومش را ديدم كه به جاي الله براي خورشيد سجده مي‌كنند، و شيطان اعمال آنها را براي شان مزين ساخته است، و آنان را از راه [راست] باز داشته است، و آنها هدايت نشده اند



Capítulo: سورۀ نَمْل

Verso : 25

أَلَّاۤ يَسۡجُدُواْۤ لِلَّهِ ٱلَّذِي يُخۡرِجُ ٱلۡخَبۡءَ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَيَعۡلَمُ مَا تُخۡفُونَ وَمَا تُعۡلِنُونَ

تا براي پروردگارى كه نهان آسمانها و زمين را بيرون مي‌آورد، و آنچه را كه پنهان مي‌داريد، و آشكارا مي‌كند، مي‌داند، سجده نكنند



Capítulo: سورۀ نَمْل

Verso : 26

ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِيمِ۩

پروردگارى كه جز او معبودي نيست، و پروردگار عرش بزرگى است



Capítulo: سورۀ نَمْل

Verso : 27

۞قَالَ سَنَنظُرُ أَصَدَقۡتَ أَمۡ كُنتَ مِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ

[سليمان] گفت: خواهيم ديد كه آيا راست گفتي، [و] يا از دروغگويان مي‌باشي



Capítulo: سورۀ نَمْل

Verso : 28

ٱذۡهَب بِّكِتَٰبِي هَٰذَا فَأَلۡقِهۡ إِلَيۡهِمۡ ثُمَّ تَوَلَّ عَنۡهُمۡ فَٱنظُرۡ مَاذَا يَرۡجِعُونَ

اين نامة مرا ببر، و نزد آنها بيفكن، و خودت دور شو، و ببين كه چه جوابي مي‌دهند



Capítulo: سورۀ نَمْل

Verso : 29

قَالَتۡ يَـٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ إِنِّيٓ أُلۡقِيَ إِلَيَّ كِتَٰبٞ كَرِيمٌ

[بلقيس] گفت: اي بزرگان! نامة گرانقدري برايم رسيده است



Capítulo: سورۀ نَمْل

Verso : 30

إِنَّهُۥ مِن سُلَيۡمَٰنَ وَإِنَّهُۥ بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ

آن نامه از سليمان و به نام الله بخشايندة مهربان است



Capítulo: سورۀ نَمْل

Verso : 31

أَلَّا تَعۡلُواْ عَلَيَّ وَأۡتُونِي مُسۡلِمِينَ

اينكه بر من برتري مجوييد، و تسليم نزد من بياييد



Capítulo: سورۀ نَمْل

Verso : 32

قَالَتۡ يَـٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ أَفۡتُونِي فِيٓ أَمۡرِي مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمۡرًا حَتَّىٰ تَشۡهَدُونِ

او گفت: اي بزرگان! در كارمن برايم نظر دهيد، كه من هيچ كاري را تا زماني كه حاضر شويد و رأي و نظر خود را بگوييد انجام نداده ام



Capítulo: سورۀ نَمْل

Verso : 33

قَالُواْ نَحۡنُ أُوْلُواْ قُوَّةٖ وَأُوْلُواْ بَأۡسٖ شَدِيدٖ وَٱلۡأَمۡرُ إِلَيۡكِ فَٱنظُرِي مَاذَا تَأۡمُرِينَ

گفتند: ما داراي نيروي كافي و رزمندگان مي‌باشيم، [و] اختيار در دست تو است پس ببين كه چه فرمان مي‌دهي



Capítulo: سورۀ نَمْل

Verso : 34

قَالَتۡ إِنَّ ٱلۡمُلُوكَ إِذَا دَخَلُواْ قَرۡيَةً أَفۡسَدُوهَا وَجَعَلُوٓاْ أَعِزَّةَ أَهۡلِهَآ أَذِلَّةٗۚ وَكَذَٰلِكَ يَفۡعَلُونَ

گفت: به يقين پادشاهان وقتي كه [به قصد جنگ] وارد شهري شوند، آنرا به تباهي مي‌كشانند، و عزيزانش را ذليل مي‌سازند، و رفتار شان چنين است



Capítulo: سورۀ نَمْل

Verso : 35

وَإِنِّي مُرۡسِلَةٌ إِلَيۡهِم بِهَدِيَّةٖ فَنَاظِرَةُۢ بِمَ يَرۡجِعُ ٱلۡمُرۡسَلُونَ

و من هدية براي آنها خواهم فرستاد، تا ببينم فرستادگان با چه خبري باز مي‌گردند



Capítulo: سورۀ نَمْل

Verso : 36

فَلَمَّا جَآءَ سُلَيۡمَٰنَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٖ فَمَآ ءَاتَىٰنِۦَ ٱللَّهُ خَيۡرٞ مِّمَّآ ءَاتَىٰكُمۚ بَلۡ أَنتُم بِهَدِيَّتِكُمۡ تَفۡرَحُونَ

و چون [فرستادگان] نزد سليمان آمد، او گفت، آيا مرا به مال ياري مي‌كنيد، آنچه كه الله به من داده است، بهتر از آن چيزي است كه براي شما داده است، بلكه اين شما هستيد كه به هدية خود خوشحال مي‌شويد



Capítulo: سورۀ نَمْل

Verso : 37

ٱرۡجِعۡ إِلَيۡهِمۡ فَلَنَأۡتِيَنَّهُم بِجُنُودٖ لَّا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَلَنُخۡرِجَنَّهُم مِّنۡهَآ أَذِلَّةٗ وَهُمۡ صَٰغِرُونَ

به سوي شان برگرد، به طور حتم با لشكرياني به سراغ آنان خواهيم آمد، كه توان مقابله با آن را نداشته باشند، و به يقين آنها را از آنجا به خواري و رسوايي بيرون خواهيم كرد



Capítulo: سورۀ نَمْل

Verso : 38

قَالَ يَـٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ أَيُّكُمۡ يَأۡتِينِي بِعَرۡشِهَا قَبۡلَ أَن يَأۡتُونِي مُسۡلِمِينَ

[سليمان] گفت: اي بزرگان! چه كسي از شما مي‌تواند پيش از آمدن آنها در حال مسلمان شدن، [ويا تسليم شدن] به نزد من، تخت او را برايم بياورد؟



Capítulo: سورۀ نَمْل

Verso : 39

قَالَ عِفۡرِيتٞ مِّنَ ٱلۡجِنِّ أَنَا۠ ءَاتِيكَ بِهِۦ قَبۡلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَۖ وَإِنِّي عَلَيۡهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٞ

عفريتي از جنيان گفت: من آن تخت را پيش از آنكه از جايت برخيزي برايت مي‌آورم، و من توانا [و] امين هستم



Capítulo: سورۀ نَمْل

Verso : 40

قَالَ ٱلَّذِي عِندَهُۥ عِلۡمٞ مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ أَنَا۠ ءَاتِيكَ بِهِۦ قَبۡلَ أَن يَرۡتَدَّ إِلَيۡكَ طَرۡفُكَۚ فَلَمَّا رَءَاهُ مُسۡتَقِرًّا عِندَهُۥ قَالَ هَٰذَا مِن فَضۡلِ رَبِّي لِيَبۡلُوَنِيٓ ءَأَشۡكُرُ أَمۡ أَكۡفُرُۖ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشۡكُرُ لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيّٞ كَرِيمٞ

كسي كه علم و دانشي از كتاب داشت، گفت: پيش از آنكه چشم برهم زني آنرا برايت مي‌آورم، و هنگامي كه [سليمان] تخت را در پيش روي خود مستقر ديد، گفت: اين از فضل پروردگار من است، تا مرا بيازمايد، كه آيا شكرگزاري مي‌كنم، و يا ناسپاسي مي‌نمايم، و هر كس كه شكر كند، جز اين نيست كه به نفع خود شكر مي‌كند، و هر كس كه كفران [نعمت] كند، پس به يقين كه پروردگارم بي نياز كريم است



Capítulo: سورۀ نَمْل

Verso : 41

قَالَ نَكِّرُواْ لَهَا عَرۡشَهَا نَنظُرۡ أَتَهۡتَدِيٓ أَمۡ تَكُونُ مِنَ ٱلَّذِينَ لَا يَهۡتَدُونَ

او گفت: تخت او را برايش ناآشنا گردانيد، تا ببينيم كه آنرا مي‌شناسد، و يا از كساني مي‌شود كه به [شناختن آن] پي نمي‌برند



Capítulo: سورۀ نَمْل

Verso : 42

فَلَمَّا جَآءَتۡ قِيلَ أَهَٰكَذَا عَرۡشُكِۖ قَالَتۡ كَأَنَّهُۥ هُوَۚ وَأُوتِينَا ٱلۡعِلۡمَ مِن قَبۡلِهَا وَكُنَّا مُسۡلِمِينَ

و هنگامي كه [بلقيس] آمد، برايش گفته شد: آيا تخت تو همين گونه است، گفت: گويا عينا همان است، و ما پيش از اين مي‌دانستيم، و تسليم [امر الله] بوديم



Capítulo: سورۀ نَمْل

Verso : 43

وَصَدَّهَا مَا كَانَت تَّعۡبُدُ مِن دُونِ ٱللَّهِۖ إِنَّهَا كَانَتۡ مِن قَوۡمٖ كَٰفِرِينَ

و آنچه را كه [بلقيس] به جاي الله مي‌پرستيد، او را [از پرستش] الله بازداشته بود، همانا او از گروه كافران بود



Capítulo: سورۀ نَمْل

Verso : 44

قِيلَ لَهَا ٱدۡخُلِي ٱلصَّرۡحَۖ فَلَمَّا رَأَتۡهُ حَسِبَتۡهُ لُجَّةٗ وَكَشَفَتۡ عَن سَاقَيۡهَاۚ قَالَ إِنَّهُۥ صَرۡحٞ مُّمَرَّدٞ مِّن قَوَارِيرَۗ قَالَتۡ رَبِّ إِنِّي ظَلَمۡتُ نَفۡسِي وَأَسۡلَمۡتُ مَعَ سُلَيۡمَٰنَ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

به او [بلقيس] گفته شد: به صحن قصر وارد شو، چون آنرا ديد، گمان كرد كه بركة آبي است، و ساقهايش را برزد، [سليمان] گفت: اين قصر صاف و صيقلي از شيشه است، [بلقيس] گفت: پروردگارا! من به خود ستم كرده بودم، و اينك با سليمان به الهى كه پروردگار جهانيان است، تسليم شدم



Capítulo: سورۀ سبإ

Verso : 15

لَقَدۡ كَانَ لِسَبَإٖ فِي مَسۡكَنِهِمۡ ءَايَةٞۖ جَنَّتَانِ عَن يَمِينٖ وَشِمَالٖۖ كُلُواْ مِن رِّزۡقِ رَبِّكُمۡ وَٱشۡكُرُواْ لَهُۥۚ بَلۡدَةٞ طَيِّبَةٞ وَرَبٌّ غَفُورٞ

به يقين براي مردم سبأ در مسكن شان دليلي [بر قدرت الله] بود، دو باغ از طرف راست، و طرف چپ [خانه هاي شان]، از روزي پروردگار خود بخوريد، و براي او شكرگزاري كنيد، [اين شهر شما] شهري است خوش آب و هوا، و پروردگاري است آمرزنده.



Capítulo: سورۀ سبإ

Verso : 16

فَأَعۡرَضُواْ فَأَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ سَيۡلَ ٱلۡعَرِمِ وَبَدَّلۡنَٰهُم بِجَنَّتَيۡهِمۡ جَنَّتَيۡنِ ذَوَاتَيۡ أُكُلٍ خَمۡطٖ وَأَثۡلٖ وَشَيۡءٖ مِّن سِدۡرٖ قَلِيلٖ

اما آنان اعراض نمودند، پس سيل خروشاني را بر آنان فرستاديم، و دو باغ [زيياي] شان را، به دو باغي تبديل نموديم كه داراي ميوه هاي بد مزه، و درختان شوره‌گز، و اندكي درخت سِدْر بود.



Capítulo: سورۀ سبإ

Verso : 17

ذَٰلِكَ جَزَيۡنَٰهُم بِمَا كَفَرُواْۖ وَهَلۡ نُجَٰزِيٓ إِلَّا ٱلۡكَفُورَ

اين سزا را به كيفر آن داديم كه ناسپاسي كرده بودند، و آيا ما جز ناسپاس را مجازات مي‌كنيم.



Capítulo: سورۀ سبإ

Verso : 18

وَجَعَلۡنَا بَيۡنَهُمۡ وَبَيۡنَ ٱلۡقُرَى ٱلَّتِي بَٰرَكۡنَا فِيهَا قُرٗى ظَٰهِرَةٗ وَقَدَّرۡنَا فِيهَا ٱلسَّيۡرَۖ سِيرُواْ فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا ءَامِنِينَ

و ميان آنها، و ميان آبادي هايي كه در آنها بركت نهاده بوديم، قريه هاي آباد و به هم پيوستة قرار داديم، و [ميان آنها] راه آمد و شد مقرر داشتيم، [و گفتيم] شبها و روزها در آنها روستاها به امن و امان سفر كنيد.



Capítulo: سورۀ سبإ

Verso : 19

فَقَالُواْ رَبَّنَا بَٰعِدۡ بَيۡنَ أَسۡفَارِنَا وَظَلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ فَجَعَلۡنَٰهُمۡ أَحَادِيثَ وَمَزَّقۡنَٰهُمۡ كُلَّ مُمَزَّقٍۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّكُلِّ صَبَّارٖ شَكُورٖ

اما ايشان گفتند: پروردگارا، ميان سفر هاي ما فاصله ايجاد كن، و بر خود ستم كردند، پس آنان را زبان زد [مردم] گردانيديم، و آنان را سخت متلاشي ساختيم، و در اين چيز، دلائلي [بر قدرت ما] براي هر صبر كنندة شكرگزاري است.



Capítulo: سورۀ سبإ

Verso : 20

وَلَقَدۡ صَدَّقَ عَلَيۡهِمۡ إِبۡلِيسُ ظَنَّهُۥ فَٱتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقٗا مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

و به يقين شيطان گمان خود را در بارة آنان راست يافت، و [همگان] جز گروهي از مؤمنان از وي پيروي كردند.



Capítulo: سورۀ سبإ

Verso : 21

وَمَا كَانَ لَهُۥ عَلَيۡهِم مِّن سُلۡطَٰنٍ إِلَّا لِنَعۡلَمَ مَن يُؤۡمِنُ بِٱلۡأٓخِرَةِ مِمَّنۡ هُوَ مِنۡهَا فِي شَكّٖۗ وَرَبُّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٍ حَفِيظٞ

و براي شيطان بر آنان هيچ سلطة نبود، مگر براي آنكه خواستيم كسي را كه به آخرت ايمان مي‌آورد، از كسي كه از آن در شك است، معلوم بداريم، و پروردگار تو بر همه چيز نگهبان است.