ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ وَٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ
قيامت نزديك شد، و ماه بشكافت
Partager :
وَإِن يَرَوۡاْ ءَايَةٗ يُعۡرِضُواْ وَيَقُولُواْ سِحۡرٞ مُّسۡتَمِرّٞ
و اگر [مشركان] معجزة را ببينند، اعراض نموده و ميگويند: سحر مستمري است
وَكَذَّبُواْ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَهۡوَآءَهُمۡۚ وَكُلُّ أَمۡرٖ مُّسۡتَقِرّٞ
و [اين معجزه را] تكذيب نموده، و از هواي [نفس] خود پيروي نمودند، و هر كاري به جاي خود قرار ميگيرد
وَلَقَدۡ جَآءَهُم مِّنَ ٱلۡأَنۢبَآءِ مَا فِيهِ مُزۡدَجَرٌ
و به يقين از خبرها، آنچه كه در آن درس عبرتي باشد، براي آنان رسيده است
حِكۡمَةُۢ بَٰلِغَةٞۖ فَمَا تُغۡنِ ٱلنُّذُرُ
حكمت بالغهاي است، ولي [براي جاهلان و معاندان] هشدارها سودي نميبخشد
فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡۘ يَوۡمَ يَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَيۡءٖ نُّكُرٍ
پس [اي پيامبر!] از آنان روي بگردان، [تا] روزي كه ندا كنندة به چيز ناخوش آيندي فرا خواند
خُشَّعًا أَبۡصَٰرُهُمۡ يَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ كَأَنَّهُمۡ جَرَادٞ مُّنتَشِرٞ
[در اين و قت] با چشمهاي به زير انداخته شده به مانند ملخهاي پراكنده، از قبرها بيرون ميشوند
مُّهۡطِعِينَ إِلَى ٱلدَّاعِۖ يَقُولُ ٱلۡكَٰفِرُونَ هَٰذَا يَوۡمٌ عَسِرٞ
شتابان به سوي دعوت كننده ميروند، [و] كافران ميگويند: اين روز، روز دشواري است
۞كَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ فَكَذَّبُواْ عَبۡدَنَا وَقَالُواْ مَجۡنُونٞ وَٱزۡدُجِرَ
پيش از اينها قوم نوح [پيامبر خود نوح را] تكذيب نمودند، و بندة ما را دروغگو شمرده و گفتند: ديوانه است، و [با او] به خشونت رفتار شد
فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَغۡلُوبٞ فَٱنتَصِرۡ
پس به درگاه پروردگار خود دعاء كرد و گفت: من مغلوب شده ام، پس مرا ياري بده
فَفَتَحۡنَآ أَبۡوَٰبَ ٱلسَّمَآءِ بِمَآءٖ مُّنۡهَمِرٖ
و [همان بود كه] در هاي آسمان را به آبي كه سيل آسا ميريخت، گشوديم
وَفَجَّرۡنَا ٱلۡأَرۡضَ عُيُونٗا فَٱلۡتَقَى ٱلۡمَآءُ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ قَدۡ قُدِرَ
و از زمين چشمه ها روان ساختيم، تا آب براي كاري كه مقرر شده بود، [فراهم آمد] و به هم پيوست
وَحَمَلۡنَٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَٰحٖ وَدُسُرٖ
و او [نوح را] بر كشتي كه از تخته ها، و ميخ ها ساخته شده بود، سوار كرديم
تَجۡرِي بِأَعۡيُنِنَا جَزَآءٗ لِّمَن كَانَ كُفِرَ
[آن كشتي] زير نظر ما روان بود، اين انتقام به خاطر كسي بود كه انكارش كرده بودند
وَلَقَد تَّرَكۡنَٰهَآ ءَايَةٗ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ
و به يقين آن را عبرتي باقي گذاشتيم، و آيا پند گيرندة وجود دارد
فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ
پس عذاب و هشدار هاي من چگونه بود
وَلَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ
و به تحقيق كه قرآن را براي پند پذيري آسان ساختيم، پس آيا كسي كه پند بپذيرد وجود دارد
كَذَّبَتۡ عَادٞ فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ
قوم عاد، [هود] را تكذيب نمودند، پس [بنگريد] كه عذاب، و هشدار هاي من چگونه بود؟
إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ رِيحٗا صَرۡصَرٗا فِي يَوۡمِ نَحۡسٖ مُّسۡتَمِرّٖ
به يقين ما بر آنان تند باد وحشتناك و سردي را در روز شومي كه استمرار يافت، فرستاديم
تَنزِعُ ٱلنَّاسَ كَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٖ مُّنقَعِرٖ
بادي كه مردمان را چون تنه هاي درخت از ريشه بر آمده، از جاي برميكند
پس [بنگريد] عذاب، و هشدار هاي من چگونه بود؟
كَذَّبَتۡ ثَمُودُ بِٱلنُّذُرِ
[قوم] ثمود بيم دهندگان را تكذيب نمودند
فَقَالُوٓاْ أَبَشَرٗا مِّنَّا وَٰحِدٗا نَّتَّبِعُهُۥٓ إِنَّآ إِذٗا لَّفِي ضَلَٰلٖ وَسُعُرٍ
و گفتند: آيا بشري را كه يكي از خود ما است، پيروي نماييم، به يقين در اين صورت در گمراهي و ديوانگي خواهيم بود
أَءُلۡقِيَ ٱلذِّكۡرُ عَلَيۡهِ مِنۢ بَيۡنِنَا بَلۡ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٞ
آيا از ميان همة ما، وحي بر او نازل شده است؟ [چنين نيست] بلكه او دروغگوي خود پسندي است
سَيَعۡلَمُونَ غَدٗا مَّنِ ٱلۡكَذَّابُ ٱلۡأَشِرُ
به زودي فردا خواهند دانست كه دروغگوي خود پسند كيست
إِنَّا مُرۡسِلُواْ ٱلنَّاقَةِ فِتۡنَةٗ لَّهُمۡ فَٱرۡتَقِبۡهُمۡ وَٱصۡطَبِرۡ
همانا ماده شت را براي امتحان آنان خواهيم فرستاد، پس [اي صالح] منتظر [سر انجام] آنان باش، و صبر كن
وَنَبِّئۡهُمۡ أَنَّ ٱلۡمَآءَ قِسۡمَةُۢ بَيۡنَهُمۡۖ كُلُّ شِرۡبٖ مُّحۡتَضَرٞ
و به آنان خبر بده كه بايد آب در ميان آنان تقسيم شود، هر كس در روز نوبت خود بر سر آب حاضر شود
فَنَادَوۡاْ صَاحِبَهُمۡ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَ
و آنها رفيق شان را صدا كردند، و او [سلاح] برگرفت، و ماده شتر را پي كرد
پس عذاب، و هشدار هاي من چگونه بود