أَوۡ يُصۡبِحَ مَآؤُهَا غَوۡرٗا فَلَن تَسۡتَطِيعَ لَهُۥ طَلَبٗا
يا آب آن [باغ تو] فروكش كند، [به طوري] كه هرگز نتواني آنرا به دست بياوري
وَأُحِيطَ بِثَمَرِهِۦ فَأَصۡبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيۡهِ عَلَىٰ مَآ أَنفَقَ فِيهَا وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا وَيَقُولُ يَٰلَيۡتَنِي لَمۡ أُشۡرِكۡ بِرَبِّيٓ أَحَدٗا
و تمام ميوه هايش از بين رفت، و به سبب مصارفي كه كرده بود، دستهاي خود را به هم ميزد، و در حالي كه داربستهايش فرو ريخته بود، ميگفت: اي كاش به پروردگار خود هيچ كسي را شريك قرار نميدادم
وَلَمۡ تَكُن لَّهُۥ فِئَةٞ يَنصُرُونَهُۥ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَمَا كَانَ مُنتَصِرًا
و براي او هيچ گروهي نبود كه او را در برابر الله ياري دهند، و خودش هم انتقام گرفته نميتوانست
هُنَالِكَ ٱلۡوَلَٰيَةُ لِلَّهِ ٱلۡحَقِّۚ هُوَ خَيۡرٞ ثَوَابٗا وَخَيۡرٌ عُقۡبٗا
در آنجا [ثابت شد] كه ياري، خاص براي الله بر حق است، او است كه بهترين پاداش و بهترين عاقبت را [براي مطيعان خود] عطاء ميكند
۞إِنَّ قَٰرُونَ كَانَ مِن قَوۡمِ مُوسَىٰ فَبَغَىٰ عَلَيۡهِمۡۖ وَءَاتَيۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡكُنُوزِ مَآ إِنَّ مَفَاتِحَهُۥ لَتَنُوٓأُ بِٱلۡعُصۡبَةِ أُوْلِي ٱلۡقُوَّةِ إِذۡ قَالَ لَهُۥ قَوۡمُهُۥ لَا تَفۡرَحۡۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡفَرِحِينَ
همانا قارون از قوم موسي بود، و بر آنان طغيان نمود، و آنقدر از گنجها به او داده بوديم كه حمل گنجينههاي آن بر گروه نيرومندي سنگيني ميكرد، آنگاه كه قوم او برايش گفتند: [به سبب ثروت خود] شادي مكن، كه الله شادي كنندگان را دوست ندارد
وَٱبۡتَغِ فِيمَآ ءَاتَىٰكَ ٱللَّهُ ٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَۖ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ ٱلدُّنۡيَاۖ وَأَحۡسِن كَمَآ أَحۡسَنَ ٱللَّهُ إِلَيۡكَۖ وَلَا تَبۡغِ ٱلۡفَسَادَ فِي ٱلۡأَرۡضِۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُفۡسِدِينَ
و در آنچه الله براي تو داده است، دار آخرت را طلب كن، و نصيب خود را از دنيا [نيز] فراموش مكن، و همان گونه كه الله به تو نيكوبي كرده است، نيكويي كن، و در زمين فساد جويي مكن، زيرا الله فساد كاران را دوست ندارد
قَالَ إِنَّمَآ أُوتِيتُهُۥ عَلَىٰ عِلۡمٍ عِندِيٓۚ أَوَلَمۡ يَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ قَدۡ أَهۡلَكَ مِن قَبۡلِهِۦ مِنَ ٱلۡقُرُونِ مَنۡ هُوَ أَشَدُّ مِنۡهُ قُوَّةٗ وَأَكۡثَرُ جَمۡعٗاۚ وَلَا يُسۡـَٔلُ عَن ذُنُوبِهِمُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ
[قارون] گفت: به سبب علم و دانشي كه داشتم اين ثروت برايم داده شده است، آيا نميدانست كه الله پيش از او مردماني را هلاك كرد كه از او نيرومندتر، و ثروتمندتر بودند، و مجرمان [به سبب اينكه مصير بد شان معلوم است]، از گناهان شان پرسان نميشوند
فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ فِي زِينَتِهِۦۖ قَالَ ٱلَّذِينَ يُرِيدُونَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا يَٰلَيۡتَ لَنَا مِثۡلَ مَآ أُوتِيَ قَٰرُونُ إِنَّهُۥ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٖ
[روزي قارون] با آرايش تمام نزد قومش ظاهر گرديد، كساني كه زندگي دنيا را ميخواستند، گفتند: ايكاش مانند چيزي كه به قارون داده شده است، براي ما هم داده ميشد، واقعا او از نعمت بزرگي برخوردار است
وَقَالَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ وَيۡلَكُمۡ ثَوَابُ ٱللَّهِ خَيۡرٞ لِّمَنۡ ءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗاۚ وَلَا يُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ٱلصَّـٰبِرُونَ
و كساني كه براي آنها علم داده شده بود گفتند: اي واي بر شما، ثواب الله براي كسي كه ايمان بياورد، و اعمال نيكي انجام دهد، بهتر است، و اين [چيز] را جز شكيبايان در نمييابند
فَخَسَفۡنَا بِهِۦ وَبِدَارِهِ ٱلۡأَرۡضَ فَمَا كَانَ لَهُۥ مِن فِئَةٖ يَنصُرُونَهُۥ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ ٱلۡمُنتَصِرِينَ
و ما او و خانه اش را بر زمين فرو برديم، و برايش هيچ گروهي نبود كه در برابر [عذاب] الله او را ياري كند، و خودش هم نتوانست به خود ياري برساند
وَأَصۡبَحَ ٱلَّذِينَ تَمَنَّوۡاْ مَكَانَهُۥ بِٱلۡأَمۡسِ يَقُولُونَ وَيۡكَأَنَّ ٱللَّهَ يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ وَيَقۡدِرُۖ لَوۡلَآ أَن مَّنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡنَا لَخَسَفَ بِنَاۖ وَيۡكَأَنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلۡكَٰفِرُونَ
كساني كه ديروز آرزو ميكردند كه به جاي او قرار ميداشتند، ميگفتند: واي برما! گويا الله براي هر كس از بندگانش كه بخواهد روزي فراوان ميدهد، و يا دست تنگش ميكند، و اگر نه اين بود كه الله بر ما منت نهاده بود، به يقين ما را [نيز مانند قارون] بر زمين فرو ميبرد، اي واي، گويا كافران [هيچگاه] رستگار نميشوند
وَٱضۡرِبۡ لَهُم مَّثَلًا أَصۡحَٰبَ ٱلۡقَرۡيَةِ إِذۡ جَآءَهَا ٱلۡمُرۡسَلُونَ
[اي پيامبر!] براي آنان [داستان] مردم شهر را مثال بزن، آنگاه كه فرستادگان [از طرف عيسي به امر الله] آنجا آمدند
إِذۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَيۡهِمُ ٱثۡنَيۡنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزۡنَا بِثَالِثٖ فَقَالُوٓاْ إِنَّآ إِلَيۡكُم مُّرۡسَلُونَ
زماني كه دو نفر [از رسولان] را به سوي آنان فرستاديم، و [آن مردم] آنان را تكذيب نمودند، و ما آن [دو فرستاده را] به [فرستادن رسول] سومي تقويت نموديم، و آن [رسولان] گفتند: به يقين ما به سوي شما فرستاده شده ايم
قَالُواْ مَآ أَنتُمۡ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُنَا وَمَآ أَنزَلَ ٱلرَّحۡمَٰنُ مِن شَيۡءٍ إِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا تَكۡذِبُونَ
[آن مردم] گفتند: شما جز انسانهايي همانند ما نيستيد، و [الله] مهربان چيزي را نازل نكرده است، و شما دروغ گوياني بيش نميباشيد
قَالُواْ رَبُّنَا يَعۡلَمُ إِنَّآ إِلَيۡكُمۡ لَمُرۡسَلُونَ
[پيامبران] گفتند: پروردگار ما ميداند كه ما به يقين به سوي شما فرستاده شده ايم
وَمَا عَلَيۡنَآ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ
و بر ما جز تبليغ آشكار، [چيز ديگري] نيست
قَالُوٓاْ إِنَّا تَطَيَّرۡنَا بِكُمۡۖ لَئِن لَّمۡ تَنتَهُواْ لَنَرۡجُمَنَّكُمۡ وَلَيَمَسَّنَّكُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٞ
[آنها] گفتند: ما شما را به فال بد گرفته ايم، اگر [از ما] دست بر نداريد، به يقين شما را سنگسار خواهيم كرد، و هرآينه از طرف ما عذاب دردناكي به شما خواهد رسيد
قَالُواْ طَـٰٓئِرُكُم مَّعَكُمۡ أَئِن ذُكِّرۡتُمۚ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ مُّسۡرِفُونَ
[پيامبران] گفتند: شومي شما با خود شما است، آيا اگر براي تان پند داده شود، [آنرا حمل بر بدشگوني ميكنيد] بلكه [حقيقت اين است كه] شما مردم اسراف كاري هستيد
وَجَآءَ مِنۡ أَقۡصَا ٱلۡمَدِينَةِ رَجُلٞ يَسۡعَىٰ قَالَ يَٰقَوۡمِ ٱتَّبِعُواْ ٱلۡمُرۡسَلِينَ
و از دور ترين نقطة شهر، شخصي شتابان آمد [و خطاب به مردم آن شهر] گفت: اي قوم من! از فرستادگان [الله] اطاعت كنيد
ٱتَّبِعُواْ مَن لَّا يَسۡـَٔلُكُمۡ أَجۡرٗا وَهُم مُّهۡتَدُونَ
از كساني اطاعت كنيد كه از شما مزدي نميخواهند، و هدايت شدگان هستند
وَمَالِيَ لَآ أَعۡبُدُ ٱلَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ
و مرا چه شده است آن [الهى] را نپرستم كه مرا آفريده كرده است، و به سوي او بازگردانده ميشويد
ءَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَةً إِن يُرِدۡنِ ٱلرَّحۡمَٰنُ بِضُرّٖ لَّا تُغۡنِ عَنِّي شَفَٰعَتُهُمۡ شَيۡـٔٗا وَلَا يُنقِذُونِ
آيا به جاي او معبودانى را اختيار كنم كه اگر [الله] مهربان بخواهد كه به من ضرري برسد، شفاعت آنان چيزي را از من دفع نميكند، و مرا نجات داده نميتوانند
إِنِّيٓ إِذٗا لَّفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ
اگر چنين كنم، بدون شك در گمراهي آشكاري خواهم بود
إِنِّيٓ ءَامَنتُ بِرَبِّكُمۡ فَٱسۡمَعُونِ
همانا من به پروردگار شما ايمان آورده ام، پس از من بشنويد
قِيلَ ٱدۡخُلِ ٱلۡجَنَّةَۖ قَالَ يَٰلَيۡتَ قَوۡمِي يَعۡلَمُونَ
براي او گفته شد: وارد بهشت شو، گفت: اي كاش، قوم من ميدانستند
بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ ٱلۡمُكۡرَمِينَ
كه پروردگارم مرا آمرزيد، و مرا از جملة گراميان گردانيد
۞وَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ مِنۢ بَعۡدِهِۦ مِن جُندٖ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ
و پس از [كشته شدن او] ما هيچ رسالت و پيامبري را بر قوم او از آسمان نازل نساختيم، و ما نازل كننده نبوديم
إِن كَانَتۡ إِلَّا صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَإِذَا هُمۡ خَٰمِدُونَ
[به هلاكت رسيدن آنان] جز يك بانگ مرگبار نبود، و ناگاه [مانند] آتش خاموش شدند
يَٰحَسۡرَةً عَلَى ٱلۡعِبَادِۚ مَا يَأۡتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ
دريغا بر بندگان، كه هيچ پيامبري براي آنان نيامد، مگر آنكه [به متابعت از شيطان] او را به مسخره ميگرفتند
أَلَمۡ يَرَوۡاْ كَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّنَ ٱلۡقُرُونِ أَنَّهُمۡ إِلَيۡهِمۡ لَا يَرۡجِعُونَ
آيا ندانستند [و يا نديدند] كه پيش از آنان چه مردمان بسياري را هلاك كرديم، كه ديگر به نزد شان بر نميگردند