وَيۡلٞ لِّكُلِّ هُمَزَةٖ لُّمَزَةٍ
واي بر حال هر عيبجوي طعنه زنندة
Teilnahme :
ٱلَّذِي جَمَعَ مَالٗا وَعَدَّدَهُۥ
كه مال را جمع آوري نموده، و به شماره كردن آن ميپردازد
يَحۡسَبُ أَنَّ مَالَهُۥٓ أَخۡلَدَهُۥ
و فكر ميكند كه مالش او را جاودانه ميسازد
كَلَّاۖ لَيُنۢبَذَنَّ فِي ٱلۡحُطَمَةِ
هرگز چنين نيست، به يقين كه در حُطَمَه انداخته ميشود
وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا ٱلۡحُطَمَةُ
و تو چه ميداني كه حُطَمَه چيست
نَارُ ٱللَّهِ ٱلۡمُوقَدَةُ
آتش برافروختة الهي است
ٱلَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى ٱلۡأَفۡـِٔدَةِ
آتشي است كه بر دلها چيره ميشود
إِنَّهَا عَلَيۡهِم مُّؤۡصَدَةٞ
و [در هاي] اين آتش بر آنان بسته گرديده
فِي عَمَدٖ مُّمَدَّدَةِۭ
و به ستونهاي درازي [محكم ميگردند]